برگزیده ی غزلی از مرحوم حضرت آیت الله العظمی حاج شیخ محمد حسین غروی اصفهانی (مشهور به کمپانی)
« برهم زنیـد یاران این بـزم بـی صفـا را * مجلس صفا ندارد بـی یار مجلس آرا »
« بی شاهدی و شمعی هرگز مباد جمعی * بی لاله شور نَبوَد مرغان خوش نوا را »
« بـي نغمه دف و چنگ مطرب برقص نایـد * وجـد سماع باید کــز سربرد هـوا را »
« جام مدام گلگون خواهد حریف موزون * بی می مدان تو میمون جام جهان نما را »
« بی سروقدِّ دلجوی هرگز مجو لب جوی * بی سبزه خطش نیست، آب روان گوارا »
« بـی چین طـرّه یار تاتار کم ز یک تار * بـی موی او به موئی هرگـز مخر خطا را »
« بـی جامی و مدامی هرگز نپخته خامی * تا کی به تلخ کامـی سر می بری نگارا »
« از دولـت سکنـدر بگـذر بـرو طلب کـن * بـاپـای همت خضـر، سرچشمه بقـا را »
« بر دوست تکیه باید بر خویشتن نشاید * موسی صفت بیفکن از دست خود عصا را »
+ نوشته شده در چهارشنبه نهم اردیبهشت ۱۳۸۸ساعت 16:17  توسط حسين حجت
|
|
|