میلاد خجسته پیامبر کرم اسلام حضرت محمد (ص) و ششمین شمش کهکشان امامت ولایت ، مؤسس فقه جعفری حضرت امام جعفر صادق (ع) بر مسلمین جهان وهمه پویندگان راه حق وحقیقت تبریک وتهنیت باد
1- زندگی نامه
1- زندگی نامه
2- عظمت نام محمد(ص)
جلوه نام محمد(ص) براى امام صادق(ع) به گونهاى بود که هر گاهنام مبارک حضرت محمد(ص) به میان مىآمد، عظمت و کمال رسولخدا(ص) چنان در وى تاثیر مىگذاشت، که رنگ چهرهاش گاهى سبز وگاهى زرد مىشد، به طورى که آن حضرت در آن حال، براى دوستان نیزنا آشنا مىنمود.
3- نظافت و بوى خوش
پیامبر (ص)، به نظافت و بوى خوش علاقه شدید داشت , هم خودش رعایت مى کرد و هم به دیگران دستور مى داد به یاران و پیروان خود تاکید مى نمود که تن و خانه خویش را پاکیزه و خوشبو نگه دارند بخصوص روزهاى جمعه وادارشان مى کرد غسل کنند و خود را معطر سازند که بوى بد از آنها استشمام نشود , آنگاه در نماز جمعه حضور یابند .
4- نظم و انضباط
پیامبر (ص) ، نظم و انضباط بر کارهایش حکمفرما بود اوقات خویش را تقسیم مى کرد و به این عمل توصیه مى نمود اصحابش تحت تاثیر نفوذ او دقیقا انضباط را رعایت مى کردند برخى تصمیمات را لازم مى شمرد آشکار نکند و نمى کرد , مبادا که دشمن از آن آگاه گردد یارانش تصمیماتش را بدون چون و چرا به کار مى بستند , مثلا فرمان مى داد که آماده باشید , فردا حرکت کنیم , همه به طرفى که او فرمان مى داد همراهش روانه مى شدند , بدون آنکه از مقصد نهایى آگاه باشند , در لحظات آخر آگاه مى شدند گاه به عده اى دستور مى داد که به طرفى حرکت کنند و نامه اى به فرمانده آنها مى داد و مى گفت : بعد از چند روز که به فلان نقطه رسیدى نامه را باز کن و دستور را اجرا کن آنها چنین مى کردند و پیش از رسیدن به آن نقطه نمى دانستند مقصد نهایى کجاست و براى چه ماموریتى مى روند , و بدین ترتیب دشمن و جاسوسهاى دشمن را بى خبر مى گذاشت و احیانا آنها را غافلگیر می کرد. 5- برخورد و معاشرت
ایشان در معاشرت با مردم , مهربان و گشاده رو بود در سلام به همه حتى کودکان و بردگان پیشى مى گرفت پاى خود را جلوى هیچ کس دراز نمى کرد و در حضور کسى تکیه نمى نمود غالبا دو زانو مى نشست در مجالس , دایره وار مى نشست تا مجلس , بالا و پایینى نداشته باشد و همه جایگاه مساوى داشته باشند از اصحابش تفقد مى کرد , اگر سه روز یکى از اصحاب را نمى دید سراغش را مى گرفت , اگر مریض بود عیادت مى کرد و اگر گرفتارى داشت کمکش مى نمود در مجالس , تنها به یک فرد نگاه نمى کرد و یک فرد را طرف خطاب قرار نمى داد , بلکه نگاه هاى خود را در میان جمع تقسیم مى کرد از اینکه بنشیند و دیگران خدمت کنند تنفر داشت , از جا بر مى خاست و در کارها شرکت مى کرد مى گفت : خداوند کراهت دارد که بنده را ببیند که براى خود نسبت به دیگران امتیازى قائل شده است .
6- رهبرى و مدیریت و مشورت
با اینکه فرمانش میان اصحاب بى درنگ اجرا مى شد و آنها مکرر مى گفتند چون به تو ایمان قاطع داریم , اگر فرمان دهى که خود را در دریا غرق کنیم و یا در آتش بیفکنیم این کار را مى کنیم , او هرگز به روش مستبدان رفتار نمى کرد در کارهایى که از طرف خدا دستور نرسیده بود , با اصحاب مشورت مى کرد و نظر آنها را محترم مى شمرد و از این راه به آنها شخصیت مى داد در جنگ بدر مساله اقدام به جنگ , همچنین تعیین محل اردوگاه و نحوه رفتار با اسراى جنگى را به شور گذاشت . در احد نیز راجع به اینکه شهر مدینه را اردوگاه قرار دهند و یا اردو را به خارج ببرند , به مشورت پرداخت در احزاب و در تبوک نیز با اصحاب به شور پرداخت .
+ نوشته شده در یکشنبه یکم اسفند ۱۳۸۹ساعت 22:18  توسط حسين حجت
|
|
|